شخصیت مشتری یا Customer persona را به عنوان شخصیتی از مشتری بیزینستان در داستانی که در شرکت توسط مارکتر شما خلق می شود، در نظر بگیرید. این شخصیت داستانی نشان دهنده گروهی از افراد ( مشتریان ) هست که بسیار شبیه هم بوده و واقعاً محصولات شرکت شما را نیاز دارند.

 

شرکتی را تصور کنید که اسکیت بورد می فروشد و یک شخصیت مشتری به نام “علیرضا رادان” ایجاد  می کنند .علیرضا اسکیت باز است و عاشق اسکیت بورد است و با خانواده زندگی میکندTدرس میخواند، به موسیقی راک گوش می دهد و حدود ۱۶ سال سن دارد.

شرکت به این فکر می‌کند که علیرضا چه چیزی یا چه چیزهایی را دوست دارد؟ کجاها بیشتر برای اسکیت بازی کند؟ و چه نوع اسکیت‌بردهایی را ترجیح می‌دهد؟  مشکلاتش در پیدا کردن یک اسکیت بورد خوب چی می باشد؟ هر از چند گاهی اسکیت بورد خود را عوض می کند؟ 

 

و به این سوالات جواب می دهند . تا پرسونای مشتری را تکمیل کنند .

 

با ایجاد این پرسونا، شرکت می تواند بهتر و دقیق تر بفهمد که علیرضا و دیگر مشتریانی مانند او چه می خواهند؟ این اطلاعات به شرکت این اجازه رو میدهد که بتوانند بصورت دقیق برنامه ریزی کنند که مخاطب هدفشان به دنبال چه محصولاتی هستند و چه سرویسی مناسب آنهاست، تقریباً مانند تهیه یک هدیه تولد که می‌دانید دوستتان دوستش خواهد داشت می باشد، زیرا همه چیز را در مورد دوستتان می‌دانید. پرسونای مشتری به شرکت ها کمک می کند تا با مشتریان خود بهتر ارتباط برقرار کنند و مشکلات آنها را در رسیدن به شرکت و مرحله فروش بیشتر بررسی کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *